Description
کتاب بیگانه ای در دهکده نوشته ی مارک تواین، داستان ورود شیطان به یک دهکده دورافتاده در اتریش را روایت میکند که ساکنین خشک مذهب و متعصبی دارد. این اثر بهعنوان یکی از شاهکارهای این نویسنده برجسته به شمار میآید و جزو بهترین آثار ادبی دنیا است.
خلاصه کتاب بیگانه ای در دهکده:
مارک تواین در این داستان خیالی دهکدهای را توصیف میکند که مردم آن اعتقادات تعصبی و سختگیرانهای دارند. اما پس از ورود شیطان به آن جا بهراحتی فریب او را میخورند و نفوذ او را به درون خود میپذیرند. شیطان در این داستان سعی میکند تا جای ممکن با استفاده از هر نیرنگی، انسانها را از راه به در کند و در نهایت موفق میشود…
کتاب بیگانه ای در دهکده (The Mysterious Stranger) با بررسی ماهیت اخلاق به کسانی که تعصبات شدید مذهبی دارند حمله میکند؛ افرادی که از دین دروغین و ساختگی خود بهعنوان ابزاری برای ستم به دیگران استفاده میکنند. شیطان در این اثر با اهالی این دهکده بسیار سیاستمدارانه برخورد میکند، طوری که آنها اصلاً متوجه فریب او نمیشوند. او با سه پسربچه در آن دهکده طرح دوستی میریزد و آنها را وسیلهای برای نزدیکی به مردم شهر قرار میدهد. حتی شیطان پسربچهها را با بعدهای دیگر زمان و مکان آشنا میکند و گذشته و آینده را بهشان نشان میدهد.
مارک تواین جنایات شیطان را در کتاب بیگانه ای در دهکده به شکلی بیمحابا به تصویر میکشد. به نحوی که او از یک طرف به ساکنان دهکده کمکهایی میکند و از طرفی دیگر رفتارهای متناقضی از خود نشان میدهد و از این طریق راه را برای واکنش نشاندادن بر آنها میبندند.
بخشی از کتاب بیگانه ای در دهکده:
تسلط شیطان بر زمان و مکان اعجابانگیز بود. زمان و مکان برای او وجود نداشت. آنها را از مخترعات بشر مینامید و میگفت که اینها چیزهای مصنوعی است. ما بارها با او به دورترین نقطهٔ کرهٔ زمین میرفتیم و هفتهها و ماهها میماندیم. معهذا هرگز غیبتمان بیش از جزئی از ثانیه به طول نمیانجامید. این موضوع از روی ساعت معلوم میشد.
یک روز مردم دهکده ی ما خیلی ناراحت بودند. چونکه هیئت ضد جادوگری جرئت نمیکرد بر ضد ستارهشناس یا کشیش آدولف اقدام کند. این هیئت درواقع فقط زورش به فقرا و مردم بیکسوکار میرسید. این بود که کاسه ی صبر مردم لبریز شد و خودشان به گرفتن جادوگران پرداختند و به تعقیب زن نجیبزادهای پرداختند که معروف بود با فنون شیطانی بیماران را معالجه میکند. یعنی بهجای آنکه طبق رسم و قاعده با خون گرفتن و عملیات دلاکی بیماران را علاج کند، آنها را شستشو میداد و به آنها غذا میخوراند. این زن درحالیکه انبوه مردم ناسزاگویان و عربدهکشان سر به دنبالش گذاشته بودند، میدوید و به خانهها پناه میبرد. اما درها به روی او بسته میشد…
Reviews
There are no reviews yet.