Description
معرفی کتاب روزهای برمه
«کتاب روزهای برمه» همچون نوشتههای دیگر جورج اورول یک داستان انتقادی است. خوانندگانی که با آثار او آشنایی دارند و کتاب های او، همچون قلعه حیوانات و یا ۱۹۸۴ را خواندهاند، بهخوبی سبک و سیاق قلم اعجازبرانگیز او را میشناسند؛ بنابراین وقتی با این کتاب روبهرو میشوند، بهخوبی میدانند که چه رمانی میخوانند. اورول که خود در هند بهدنیا آمده و پدرش کارمند ادارهای در بنگال بوده، در این کتاب شیوه اداره امپراتوری بریتانیا در کشورهای مستعمرهاش را نشان میدهد و از آن، بهشدت انتقاد میکند. شاید او تجربیات خودش را در کشورهای مستعمره انگلستان بهرشته تحریر درآورده است. فلوری قهرمان داستان اورول یک تبعه انگلیس در برمه است که از اوضاع مردم برمه به شدت انتقاد میکند. اوضاعی که خود مردم به آن راضی هستند اما فلوری ترسو هم هست و نمیتواند عقایدش را راحت ابراز کند چون میداند اروپاییهای ساکن برمه به شدت از شیوه حکومت بر مردم راضیاند و حتی دوست دارند فشار بیشتری روی آنها باشد. از قضا وقتی هم که عاشق میشود و کمی شهامت پیدا میکند، معشوقهاش گرایشات نژادپرستانهای دارد که که سرانجام باعث ناکامی او در عشق میشود. اورول در این رمان بسیار ماهرانه استبداد و خفقان را به تصویر کشیده و انگشت انتقادش را سرسختانه به سوی امپراطوری بریتانیا گرفته است. او ترس را هم در قهرمان داستانش ماهرانه پررنگ کرده است. با یک لکه مادرزادی روی صوتش که همیشه باعث شرمساری او است و اعتماد به نفسش را میگیرد. شاید این لکه، لکه ننگی بر چهره حکومت بریتانیا باشد که اورول آن را به رخ حکومتی که برای دیگران قابل تقدیس است، میکشد. «اولین چیزی که در فلوری نظر آدم را به خود جلب میکرد، یک لکه مادرزاد و ترسناکی بود که از گونه چپش؛ یعنی از زیر چشم تا گوشه دهانش بهصورت یک هلال امتداد یافته بود. اگر به صورتش از طرف چپ نگاه میکردند، صورتش حالت غمگین و شکستهای داشت. این لکه مادرزاد، مانند کبودی یک زخم بود که زیر پوستش همچون خونمردگی بهنظر میرسید؛ چون رنگش درحدود آبی کبود بود. خود فلوری هم از ترسناکی آن خبر داشت و برای همین هروقت که تنها بود، در رفتارش یک نوع حرکت مورب بهصورت یکوری در او دیده میشد؛ چون همیشه خودش را حرکت میداد تا شاید بتواند این لکه مادرزادیاش را از چشمها بپوشاند.»
شابک:۹۷۸۹۶۴۴۵۳۱۰۸۸
Reviews
There are no reviews yet.