Description
معرفی کتاب آشنایی با مارکس
کتاب آشنایی با مارکس نوشتهٔ پل استراترن و ترجمهٔ کاظم فیروزمند است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. آشنایی با مارکس از مجموعهکتابهای «آشنایی با فیلسوفانِ» نشر مرکز است.
این کتاب به صورت خلاصه و داستانوار زندگی، آثار و افکار مارکس را معرفی میکند.
درباره کتاب آشنایی با مارکس
آشنایی با فیلسوفان مجموعهای از زندگینامههای فیلسوفان مشهور است که برای گشودن باب آشنایی با اندیشهها و دیدگاههای آنان مدخل مناسب و مغتنمی بهنظر میرسد.
در هر کتاب گذشته از ارائهٔ اطلاعات زندگینامهای، افکار هر فیلسوف در رابطه با تاریخ فلسفه بهطـور کلی و نیز در رابطه با جریانها و تحولات فکری و اجتماعی و فرهنگی عصـر او بازگو میشود و
بدون ورود به جزئیات نظریات و عقاید او، مهمترین نکتههای آنها بـا بیانی ساده و روشن و در عین حال موثق و سنجیده بیان میشود.
اساس کار در این کتابها سادگی و اختصار بوده اسـت تـا جوانان و نیز همهٔ خوانندگان علاقهمندی که از پیش مطالعات فلسفی زیادی نداشتهاند بتوانند به آسانـی از آنها بـهره بگیرند و
چهبسا همین صفحات اندک انگیزهٔ پیجویی بیشتر و دنبالکردن مطالعه و پژوهش در این زمینه شود.
کارل مارکس در ۵ می ۱۸۱۸ در شهر ایالتی ترییر در آلمان به دنیا آمد. مارکس چون بسیاری انقلابیان پرشور در محیط بورژوایی مرفهی بزرگ شد.
پدرش، هیرشل، وکیل دعاوی محلی موفقی بود که دو تاکستانِ کوچک نیز داشت و یکی از عموهای کارل غول صنعتی آلمان یعنی فیلیپس را بنیان گذاشت.
از دوران کودکی کارل اطلاع چندانی به ما نرسیده است جز اینکه به اصطلاح عادت داشت خواهرانش را مجبور به خوردن کلوچههای گِل کند.
زمانی که کارل در ۱۸سالگی وارد دانشگاه بن در همان نزدیکیها شد، از مشتاقان پروپاقرص کتاب و شراب بود و وقتش را به طور مساوی بین کتابخانه و میخانه تقسیم میکرد.
در ضمنِ فعالیتی شورشگرانه در یکی از همان میخانهها یک دانشجوی دانشکدهٔ افسری را تحریک کرد که او را به دوئل دعوت کند و بخت با او یار بود که از این ماجرا جز زخم معمولِ دوئل آسیبی ندید.
کارل هرگز اندام ورزشکاری نداشت و حتی توانست به دلایل جسمی از خدمت نظام شانه خالی کند. و اینگونه زندگی شگفتانگیز مارکس آغاز شد.
خواندن کتاب آشنایی با مارکس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند با مارکس آشنا شوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آشنایی با مارکس
«مارکس یک سال بعد به دانشگاه برلین منتقل شد ظاهرآ برای این که تحصیلاتش در حقوق را ادامه دهد. اما حالا فلسفه را کشف کرده بود و چیزهای دیگر در برابر آن رنگ میباخت.
برلین پایتخت پروس و بسی دور از راینلندِ شیفتهٔ شراب بود و در آنجا زندگی دانشجویی موضوع بس جدیتری انگاشته میشد.
اینجا مکانی بود که هگل بزرگ در آن استاد فلسفه بود و میرفت تا دفاعیهپرداز فلسفی تقریبآ رسمی برای دولت پروس شود.
اما هگل پنج سال پیش درگذشته بود و طیف وسیعی از پیروانش در آن زمان ایدههای او را در جهات متنوعی توسعه داده بودند.
دستگاه فلسفی وسیع و ایدئالیستی هگل پذیرای تفسیرهای متضاد از آب درآمده بود که برخی از آنها چیزی جز همدلی با دولت سرکوبگر پروس و منافع آن نبود.
مارکس برحسب وظیفه در درسگفتارهای رسمی مربوط به فلسفهٔ هگل حضور مییافت اما میگفت در نهایت «از این خشمِ شدید که مجبور ام از نگرشی که قبولش نداشتم بت بسازم» بیمار خواهد شد.
طنز قضیه اینجا است که معلوم شد هگل یکی از عوامل اصلی مؤثر در فلسفهٔ مارکس بود. اما پویش و وسعت این فلسفه و نه محتوای عینیاش برای مارکس جذاب بود.
فلسفهٔ هگل جهان و همهٔ تاریخ را به عنوان یک نظام وسیع و فراگیر و همواره در حال تکامل در نظر میگرفت. این تکامل از ستیز تضادها ناشی میشد و کارکردی دیالکتیکی داشت.
هر مفهومی مفهوم متضاد خود را در بر داشت و به وجود میآورد. مثلا خود مفهومِ «بودن» یا هستی مفهومِ «نبودن» یا نیستی را در بر داشت. بدینسان، این دو متضاد (تز و آنتیتزش) با هم سنتز خود را میساختند که «شدن» بود.
در نظام فراگیرِ دیالکتیکی هگل، این سنتز به نوبهٔ خود تز جدیدی میشد و آنتیتز خود را به وجود میآورد، و الی آخر.
این نظام پویا در همهٔ ایدهها، کل تاریخ و هر پدیدهای ــ تا برسد به مرتبهٔ برینِ روح مطلق که در خود میاندیشد و تمامیت همهٔ موجودات است ــ جاری بود.»
شابک:
9789642130818
Reviews
There are no reviews yet.