Description
معرفی کتاب اسباب خوشبختی
کتاب اسباب خوشبختی اثر اریک امانوئل اشمیت، نمایشنامهنویس سرشناس فرانسوی، شامل چهار داستان کوتاه است که با ظرافتی خاص به جستوجوی درون شخصیتها و روابط آنها میپردازد.
اشمیت در دل داستانهای کتاب اسباب خوشبختی (Odette Toulemonde et autres histoires)، گاهی از غفلت یک پدر، گاهی از نیروی خاطرات و زمانی از خوشبختی متزلزل یک زن میگوید.
داستانها از جذابیت ویژهای برخوردار است و همواره در مرز میان واقعیت و تخیل و حقیقت و دروغ در نوسان هستند.
اریک امانوئل اشمیت (Eric Emmanuel Schmitt)، نویسنده، فیلسوف نمایشنامهنویس و فرانسوی است.
کتابهای او به 43 زبان جهان منتشر شده و نمایشنامههای وی در بیش از 50 کشور روی صحنه رفته و طرفداران بسیاری دارد.
چندین جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهدا شده به اشمیت است.
از آثار برجسته اشمیت میتوان به کتاب خرده جنایتهای زناشویی اشاره کرد.
در قسمتی از کتاب اسباب خوشبختی می خوانیم:
راستش را بخواهید اگر آرایشگرم را عوض نمیکردم هیچ یک از این اتفاقات نمیافتاد.
اگر قیافهی این رو به آن رو شدهی استیسی پس از تعطیلاتش اینطور تحت تاثیرم قرار نداده بود، زندگیم در آرامش میگذشت، به ظاهر خوشبخت.
استیسی از این رو به آن رو شده بود! از قیافهی زن بورژوای میانه سال که چهار تا بچه شکستهاش کرده بود، با این کوپ و موهای کوتاه تبدیل شده بود به یک زن موبور زیبای ورزشکار و فعال.
اولش فکر کردم که موهایش را کوتاه کرده تا متوجه جراحی پلاستیکش نشویم کاری که همهی دوستانم میکنند تا پوست صورتشان را بکشند اما وقتی دیدم که صورتش هیچ جراحی نشده، به این نتیجه رسیدم که آرایشگر مطلوب را پیدا کرده است.
ناب ناب عزیز من! آرایشگاه آتولیه کاپیلر کوچه ویکتور هوگو. آره قبلاً هم تعریفش رو شنیده بودم اما میدونی که. آرایشگرها هم مثل شوهرهامون هستن سالها گمان میکنیم که بهترینهای دنیا هستن.
جلوی خودم را گرفتم و دربارهی اسم پیش پاافتادهی آرایشگاه اظهارنظری نکردم، اما به خاطر سپردم که حتماً باید بگویم از طرف او آمدهام و داوید را بخواهم «نابغهس عزیز من، یک نابغهی واقعی».
همان شب ساموئل را در جریان تغییر و تحولات بعدیم گذاشتم.
خیال دارم آرایش موهام رو عوض کنم.
تعجب کرد و چند لحظهای به من نگاه کرد.
واسه چی؟ به نظر من که خیلی هم خوبی.
خب تو همیشه راضی هستی و هیچ وقت ازم ایراد نمیگیری.
سرزنشم میکنی چون دربست قبولت دارم… از چی قیافهت خوشت نمیاد؟
هیچی. ولی دلم میخواد یک تغییری بدم.
طوری به صحبتهای سطحی من گوش داد، که انگار ورای سبکسری، حاکی افکار عمیقی بود. این نگاه جستوجوگر باعث شد که موضوع صحبت را عوض کنم و بعد هم از اتاق بیرون بروم، چون دلم نمیخواست موضوع تفحص و تحقیقش باشم.
هر چند که حسن اصلی شوهرم توجه بیش از حدش به من است، اما گاهی تحملش برایم دشواره.
هر جملهی بی اهمیتی که به زبان میآورم موشکافی، تجزیه و تحلیل و تعبیر میشود تا جایی که گاهی به شوخی به دوستانم میگویم که احساس میکنم با دکتر روانکاوم ازدواج کردهام.
آنها هم جواب میدهند: تو یکی که واقعاً حق داری گله کنی! وضع مالیتون خوبه، خوش قیافه است، باهوشه، دوستت داره و به همهی حرفات گوش میکنه. دیگه چی میخوای؟ بچه؟
نه، نه هنوز.
پس همهی اسباب خوشبختیت فراهمه.
شابک:
9786001196911
Reviews
There are no reviews yet.