من بانوی اول یا سناتور به دنیا نیامدم. دموکرات به دنیا نیامدم. وکیل یا حامی حقوق زنان و حقوق بشر به دنیا نیامدم. مادر یا همسر هم به دنیا نیامدم. من در اواسط قرن بیستم، در زمان و مکانی خجسته، امریکایی به دنیا آمدم. من آزاد بودم گزینشهایی داشته باشم که برای زنان نسل قبل از من در کشورم و به گونه ای تصورناپذیر برای بسیاری زنان جهان امروز، دور از دسترس بود. من زادهی عصری هستم که تغییرات اجتماعی جنجال آفرینی داشت و برای نیات آمریکا و نقش آن در جهان، در کشمکشهای سیاسی زیادی شرکت داشته ام. مادر و مادربزرگهایم هرگز نتوانستند همچون من زندگی کنند.
پدر و پدربزرگ هایم نیز هرگز نمی توانستند تصور چنین چیزی را به مخیله راه دهند. اما آنان نوید امریکایی خوب را به من دادند که زندگی و گزینشهای مرا امکان پذیر کرد. ماجرای من از سالهای بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد؛ زمانی که مردانی مثل پدرم که به کشورشان خدمت کرده بودند، به وطن برگشتند تا در آنجا مستقر شوند، زندگی کنند و صاحب خانه و خانواده شوند، که سرآغاز رشد سریع جمعیت و دوران خوش بینی بود.