Description
معرفی کتاب دوازده خان هرکول
کتاب دوازده خان هرکول اثر دیگری است از آگاتا کریستی رمان نویس جنایی معروف که محمد قصاع ترجمه این کتاب را برعهده داشته است.
هرا، همسر زئوس و نامادری هرکول که با دچار کردن او به جنون، باعث شد هرکول همسر و فرزندان خود را به قتل برساند و برای کفاره گناهانش، دوازده خوان را پشت سر بگذارد.
هرکول که توسط نامادری و دشمن دیرینهاش، هرا، دچار جنون شده بود، همسر خود مگارا و پسران خود را به قتل رساند. او پس از آن که جنونش فروکش کرد، متوجه عمل خود شده و به شدت احساس پشیمانی نمود.
هرکول توسط تسپیوس، پادشاه یونانی، از گناه قتل، مبری گشت. سپس برای یافتن راهی برای توبه و دادن کفاره گناهش، رهسپار دلفی شد.
در آنجا، پیشگوی آپولو به او پیشنهاد کرد که در تایرینس اقامت کرده و به پادشاه ائوروستئوس که پسر عموی خود هرکول بود، به مدت دوازده سال خدمت کند. هرکول که خدمت کردن برای کسی مانند ائوروستئوس را خفتآور میدانست، از ترس پدرش زئوس، به آن پیشنهاد تن داد.
ائوروستئوس، ابتدا هرکول را مأمور انجام ده خوان کرد ولی دو خوان مار هیدرا و اصطبلهایآوگیاس را به دلیل آن که هرکول از کمک دیگران استفاده کرد و بخاطر کارش، دستمزد دریافت کرد، به حساب نیاورد و به ناچار، هرکول دو خوان اضافی را انجام داد و تعداد خوانها را به دوازده رساند.
پیش زمینه داستان کتاب دوازده خان هرکول
بخشی از متن کتاب دوازده خان هرکول
“منظورتان اسم تعمید من است؟” “این که نمی تواند اسم تعمید باشد. کاملا غیرمسیحی و مشرکانه است. ولی چرا؟ خیلی دلم میخواهد بدانم. تخیلات پدر؟ خواسته مادر؟ دلایل خانوادگی؟ اگر درست یادم باشد – اخیرا ذهنم خوب کار نمی کند – شما برادری هم به اسم آشیل داشتید. مگر نه؟”…
خان اول
اولین خوانی که ائوروستئوس، پسرعموی هرکول، برای او در نظر گرفته بود، کشتن شیر نیمیان بود. طبق یکی از نسخههای داستان، شیر نیمیان، زنان را بعنوان گروگان به مخفیگاه خود در غاری در نیمیا برده و بدینوسیله قهرمانان شهرهای اطراف را تشویق به نجات آن زنان میکرد. هر قهرمانی که وارد غار میشد، زنی زخمی را میدید و به نجات او میشتافت. به محض نزدیک شدن به او، آن زن تبدیل به شیر شده و قهرمان را از پای درمیآورد. سپس شیر، جسد او را خورده و استخوانش را به هادس، خدای مردگان و جهان زیرین میداد.
خان دوم
ائوروستئوس پس از اینکه هرکول شیر نیمیان را از بین برد، او را مأمور کشتن مار نُه سر هیدرا کرد. هیدرا، ماری بود که هرا، برای کشتن هرکول پرورش داده بود.
هنگامی که هرکول به مردابی در نزدیکی دریاچه لرنا، که هیدرا در آن زندگی میکرد، رسید، صورت خود را با پارچهای، برای محافظت از خود در مقابل بخارهای سمی، پوشاند…
خان سوم
هرا و ائوروستئوس بعد از آن که دریافتند هرکول، هم شیر نیمیان و هم هیدرا را در مبارزه شکست داده، بسیار غضبناک شدند و تصمیم گرفتند مأموریت سوم را طوری برگزینند که هرکول بطور حتم در آن شکست بخورد.
از آنجا که هرکول ثابت کرده بود که در کشتن مخوفترین هیولاها هم مهارت دارد، ائوروستئوس از او خواست که غزال کرینیا را برایش اسیر کند. غزالی که آنقدر سریع میدوید که حتی تیر رها شده از کمان هم به گرد پایش نمیرسید…
شابک:
9644420101
Reviews
There are no reviews yet.