Description
معرفی کتاب عاشق
کتاب عاشق، برنده ی جایزه ی گنکور و با فروشی بیش از یک میلیون نسخه، مورد تحسین و تمجید منتقدین در سراسر دنیا قرار گرفته است.
داستان این رمان در هندوچین به وقوع می پیوندد؛ منطقه ای در جنوب شرقی آسیا که محل زندگی نویسنده ی کتاب، مارگریت دوراس، در دوران کودکی بوده است.
کتاب عاشق، حکایت رابطه ی پنهانی و جنجال برانگیز یک دختر نوجوان فرانسوی و مردی چینی را روایت می کند.
رمان مقطعی از زندگی خود دوراس را بازگو می کند؛ زمانی که او با دو برادر و مادرش در سختی و بی پولی به سر می برند تا وقتی که مارگریت با آن مرد چینی آشنا می شود.
مادر و تأثیری که تربیت او روی دخترش گذاشته، علاوه بر دوران سخت گذار از دوران نوجوانی دختر به جوانی و تجربه های مختلف او، قصه را پیش می برد.
دوراس با نثری موجز اما درخشان، تصویری ملموس از زندگی در حاشیه ی سایگون، شهری در ویتنام، در آخرین روز های عمر امپراطوری استعمارگر فرانسه خلق می کند و پرده از قصه ی رابطه ی پرشور و احساس دو شخصیت فراموش نشدنی و طرد شده از جامعه، برمی دارد.
قسمت هایی از کتاب عاشق:
_نگاهش می کنم. او هم نگاهم می کند و بعد، با بزرگ منشی عذرخواهی می کند. می گوید: آخر من یک چینی هستم. به هم لبخند می زنیم. می پرسم که آیا طبیعی است آدم اینقدر غمگین باشد، اینطور که ما هستیم. می گوید: در روز … در اوج گرما. می گوید که بعدش همیشه کسالت آور است. لبخند می زند، خواه پای عشق درمیان باشد خواه نه. می گوید که با فرارسیدن شب، به محض تاریک شدن، تمام می شود.
_تنها با بذله گویی می تواند احساساتش را بیان کند. می فهمم که نمی تواند، جسارت آن را ندارد تا مرا به جای پدرش دوست بدارد، مرا برگزیند و با من زندگی کند. اغلب، از اینکه می بیند آنقدرها هم عاشق نیست تا بتواند بر هراس غلبه کند، می گرید. تهورش در وجود من خلاصه می شود، و حقارتش در ثروت پدرش.
_کینه همیشه با سکوت آغاز می شود و فراتر از کینه در واقع همین سکوت است. هنوز اینجا هستم، اینجا، در برابر این کودکان فریب خورده، و با حفظ همان فاصله ای که با رمز و راز دارم. من هیچ وقت ننوشته ام، خیال کرده ام که نوشته ام، هیچ وقت دوست نداشته ام، خیال کرده ام که داشته ام. من هیچ کاری نکردم جز انتظار کشیدن، انتظار در برابر دری بسته.
شابک:
978-964-207-148-7
Reviews
There are no reviews yet.