Description
معرفی کتاب عروسک فرنگی
کتاب عروسک فرنگی اثر آلبا دسس پدس، داستان مشاور حقوقی موفق به نام جولیو بریجینی است که مردی میانسال و ثروتمند بوده و هیچ علاقهای به ازدواج ندارد.
جولیو یک روز در یک کافه متوجه دختری بسیار معمولی در حدود سن 17 میشود و ناگهان نسبت به دختر کشش پیدا میکند و سعی میکند هر طور شده به او نزدیک شود. کار به جایی میرسد که حتی تحت عنوان خواستگار وارد زندگی دختر شود تا بتواند بعد از یک رابطه کوتاه مدت او را قال بگذارد. دختری نه زشت و نه زیبا، نه دوست داشتنی و نه نفرتانگیز، دختری که ساده است و نیست، معصوم است و نیست، دختری که به رغم روزمرگی درنیافتنی است. آنچه جولیو را در خود کشیده است اگرچه بنا به گفتههایش هوسی بیش نیست، اما چنان ژرف است که بازشناسیش از عشق ساده نیست.
مسیر داستان به گونهای است که نویسنده قصد نشان دادن فکر پلید مرد در برابر زن را دارد. اما با توجه به قصد شوم جولیو در برابر ایوانا حدس پایان داستان بسیار سخت است.
آلبا دسس پدس در کتاب عروسک فرنگی (la bambolona) در پی به تصویر کشیدن شخصیتهای مطلقاً خوب یا بد نیست. قهرمانهای داستان این کتاب خاکستری بوده که تمام غرایز خوب و بد انسانی را در خود دارند و با توجه به این غرایز زندگی را سپری میکنند.
در داستانهای دسس پدس، گاهی زنان بر علیه هم میشوند؛ در حالی که نویسنده، جهان مردانه را نیز انکار نمیکند. داستانهای پدس به گونهایست که هم گروه مردان و هم زنان مشتاق خواندن آن هستند.
یکی از ویژگیهای این نویسنده ایتالیایی، این است که در هر دوره از زندگیاش، درباره آن دوره مینویسد. و دیگری، مسئله «تردید» است. نویسنده همواره خوانندگان را با این «تردید» مواجه میکند که میان «عشق و نفرت» یا «ماندن و رفتن» یکی را انتخاب کنند.
یکی از هنرمندیهای پدس در نمایاندن شیوه برخورد زنان با یکدیگر است که چون از سوی یک زن اتفاق میافتد، باورپذیر و تکان دهنده است.
نویسنده در داستانهای مختلف، تقابل مادر و دختر، مادر و مادرشوهر، 2 رقیب و 2 دوست را در زندگی خانوادگی و اجتماعیشان نشان میدهد و با نقل شکل مواجهه آنها و ناراستی و پنهان کاریشان در قبال همدیگر، طرح تازهای در تحلیل روابط زنان با همدیگر میاندازد که تاثیرگذار و به یادماندنی است.
آلبا دسس پدس (Alba DeCespedes) در رم ایتالیا به دنیا آمد. وی کار خود را با نوشتن مقالات در نشریات آغاز کرد و در سال 1938، با نوشتن رمان «هیچ یک از آنها باز نمیگردند» به شهرت رسید. دسس پدس در تمامی آثار خود، زنان بعد از جنگ را، در جامعه ملتهب قرن بیستم به تصویر میکشد. وی که سوسیالیست است و نگاه مثبت اندیشانهای به دین و معنویات آن ندارد، زنان داستانهایش نیز همانند او، با معنویات بیگانهاند. از دیگر آثار او میتوان به «یک دسته گل بنفشه»، «از طرف او»، «دفترچه ممنوع»، «تازه عروس»، «درخت تلخ» و «عذاب وجدان» اشاره کرد.
در قسمتی از کتاب عروسک فرنگی میخوانیم:
«با ورود به خانه احساس خفقان کرد. اتاقها بوی ماندگی میداد. احساس میکرد قدم به خانهای متروک گذاشته است. سابقاً مکالمههای تلفنی شبانه نمیگذاشت احساس کند تنها زندگی میکند، ولی حالا تلفن زنگ میزد و او جواب نمیداد. اصلاً و ابداً کنجکاو نبود ببیند چه کسی دارد آن طور اصرار میکند. به نامههایش نگاهی سطحی میانداخت. نامه را کنار میگذاشت و دعوتهای میهمانیهای رسمی را پاره میکرد و دور میریخت. آن هم او که مدام به این گونه ضیافتها میرفت و حتی یکی را هم رد نمیداد. همیشه میگفت باید خودم را نشان دهم، شغلم ایجاب میکند. در ورودی خانه چشمش به تقویمی افتاد که یادداشتهای روزانهاش را روی آن مینوشت و شبها به آن رجوع میکرد تا چیزی را فراموش نکند. از روز بیست و هفتم ماه مه چیزی را یادداشت نکرده بود…»
شابک:
978-9643114046
Reviews
There are no reviews yet.