Description
معرفی کتاب عشق هرگز کافی نیست
کتاب عشق هرگز کافی نیست نوشتهٔ آرون تیبک و ترجمهٔ مهدی قراچهداغی است و انتشارات ذهن آویز آن را منتشر کرده است. این کتاب شیوههای نو برای حل مشکلات زناشویی و خانوادگی براساس شناختدرمانی ارائه میدهد.
درباره کتاب عشق هرگز کافی نیست
کتاب عشق هرگز کافی نیست نوشتهٔ پروفسور آرون تیبک (-۱۹۲۱)، شیوههایی نو برای حل مشکلات زناشویی و خانوادگی براساس شناختدرمانی معرفی میکند.
این کتاب به سبب نگاه کاربردی و مسئلهمحوری که دارد با استقبال بسیاری روبهرو شده است و برگردان فارسی آن بیش از ۳۰ بار تجدید چاپ شده است.
پروفسور تیبک پایهگذار و مبتکر مکتبی است که انقلابی در درمان بیماریهای روانی پدید آورده و چشماندازی روشن و امیدبخش ترسیم کرده است.
«شناختدرمانی» که در آغاز با طرح اصول کلی آن مطرح شد، به سرعت مورد استقبال روانشناسان و روان درمانگران قرار گرفت و تکنیکهای آن به طور گسترده، در زمینههای مختلف ازجمله رفع اختلافات خانوادگی و تقویت روحیه و بهبود روابط انسانی کاربرد یافت.
آیا بهراستی مشکلات زناشویی غیرقابل حل است و آنچنان که گاه اینجا و آنجا گفته و شنیده میشود تنها دو راه وجود دارد: طلاق یا تحمل و خودکشی تدریجی؟! ریشهٔ مشکلات زناشویی در کجاست و چگونه میتوان به حل و رفع آن پرداخت؟
کتاب عشق هرگز کافی نیست پاسخی است به این پرسشها، پاسخی که جوهرهٔ آن را بهسادگی میتوان در یک کلام خلاصه کرد: تفاهم!
۹ فصل ابتدایی کتاب به طرح مسائلی اختصاص یافته است که در اغلب ازدواجها وجود دارد:
۱. قدرت تفکر منفی: چگونه برداشتهای منفی بر جنبههای مثبت ازدواج غالب میشوند.
۲. حرکت از آرمانگرایی به سرخوردگی: چرا تصویر زن یا شوهر از همهچیز خوب، به همه چیز بد میرسد
۳. برخورد نظرات متفاوت: چگونه زن و شوهر میتوانند درحالیکه نسبت به یک حادثه نظرات کاملا متفاوتی دارند باهم کنار بیایند.
۴. انتظارات و قانونبندیهای سختگیرانه: چگونه معیارهای بیانعطاف به ملالت و عصبانیت میانجامد.
۵. مشکلات ارتباطی: چرا زن و شوهر صحبتها را آنطور که هست درک نمیکنند و چرا حرفهایی را میشنوند که مطرح نشدهاند.
۶. اختلاف بر سر تصمیمگیریهای مهم و ازهمپاشیدن زندگی مشترک: چگونه تعصبات شخصی و فقدان مهارتهای لازم، کار تصمیمگیری را با دشواری روبهرو میسازد.
۷. نقش افکار اتوماتیک در ایجاد عصبانیت: چگونه افکار منفی به عصبانیت میانجامد.
۸. اختلالات و تعصبات فکری که در بطن مسئله قراردارند: طرز عمل خطاهای شناختی.
۹. عنادهایی که زن و شوهر را از هم دور میکند.
در فصلهای ۱۰ تا ۱۸ نیز به انواعی از روشهای شناخت درمانی اشاره شده است که زن و شوهر میتوانند با توجه به نوع نیازشان از آن استفاده نموده، به هدفهایی برسند که از رابطه خود انتظار دارند.
خواندن کتاب عشق هرگز کافی نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که ازدواج کردهاند یا قصد ازدواج دارند پیشنهاد میکنیم.
درباره آرون تیبک
آرون تمکین بک ۱۸ ژوئیه ۱۹۲۱ به دنیا آمد و ۱ نوامبر ۲۰۲۱ درگذشت. او یک روانپزشک آمریکایی و پروفسور بازنشستهٔ گروه روانپزشکی در دانشگاه پنسیلوانیا بود. بسیاری از مردم وی را برای شناختدرمانی میشناسند.
تئوری وی بهطور گسترده برای درمان بیماری اختلال افسردگی اساسی به کار برده میشود. بک همچنین یک تست روانشناسی را طراحی کرده است که در آن فرد آزمایششونده، پرسشنامهای را پر کرده و نتیجهٔ آن را میتواند بدون نیاز به کمک پرسشگر مورد بررسی قرار دهد.
آزمون تصور از خود بک (BSCT) پرسشنامه افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه اضطراب بک (BAI) از جمله پرسشنامههایی است که اعتبار و روایی بالایی دارند.
بخشی از کتاب عشق هرگز کافی نیست:
«کارن، طراح داخلی ساختمان، تعریف میکرد که یکی از روزها شاد و سرحال به منزل رفته تا خبر خوش دست اولی را با شوهرش، تد، در میان بگذارد. قراردادی برای تزئین دفاتر یک مؤسسه بزرگ حقوقی امضاء کرده بود. اما وقتی این موفقیت غیرمنتظره را با شوهرش درمیان میگذارد، با برخورد سرد او روبرو میشود. کارن پیش خودش میگوید: «به فکر من نیست، من برایش مهم نیستم؛ او تنها به کار خودش فکر میکند و بس.» با این طرز تلقی هیجانش فرو مینشیند، به اتاق خود میرود و در را میبندد. در همین لحظه، تد که برحسب تصادف همان روز با یک ناکامی بزرگ شغلی روبرو شده بود با خود میگفت: «کارن اصلا به فکر من نیست، تنها به کار خودش فکر میکند.»
ماجرایی که تعریف کردم، اتفاقی است که نمونه آن را در بسیاری از خانوادهها مشاهده میکنیم. وقتی توقع زیاد زن و شوهر به مانعی برخورد میکند، بیتأمل همسر خود را مقصر معرفی میکنند و به زندگی مشترکشان عیب و ایراد میگیرند و به اتکای ذهنخوانی تعیین تقصیر میکنند: «معلوم میشود که زن اصیلی نیست.» و یا «این رفتار شوهرم نشان میدهد که چقدر از من متنفر است.»
با این طرز تلقی، زن یا شوهری که احساساتش جریحهدار شده، یا همسرش را آماج تهاجم قرار میدهد و یا از او فاصله میگیرد. در این موقعیت همسر مورد تهاجم که خود را مستوجب مجازات نمیداند، در مقام تلافی، حمله را با حمله متقابل جواب میدهد و یا او هم به سهم خود از همسرش فاصله بیشتری میگیرد. درنتیجه دایره بستهای از سلسله حملات تلافی و تلافی به مثل آغاز میشود که بر سایر زمینههای ارتباطی میان زن و شوهر تأثیر نامساعد میگذارد.
این طرز برخورد با انگیزههای همسر خطرناک است زیرا خیلی ساده نمیتوانیم ذهن اشخاص را بخوانیم. مثلا کارن که نمیدانست تد به خاطر زیان مالی ناراحت بوده و میخواسته که موضوع را با او درمیان بگذارد و چون کارن با عصبانیت و دلخوری اتاق را ترک کرده بود، فرصت اطلاع از کم و کیف مطلب را نیافته و فرض را بر این گذاشته بود که شوهرش چون به فکر کارهای خودش است، به او توجهی ندارد.
اما رفتار عصبی کارن برای تد معانی مختلفی داشت: «بیجهت از من عصبانی شده.» و «بازهم ثابت شد که به احساسات من بیتوجه است.» این توضیحات بر شدت احساس دلخوری تد اضافه کرد. از سوی دیگر، مشغلههای ذهنی تد بر عمیقتر شدن فاصله میان او و همسرش تأثیر میگذارد. در گذشته، وقتی کارن به خاطر یک حادثه یا نقطهنظر تازهای به هیجان میآمد، تد بیآنکه با او در این هیجان سهیم شود، به تحلیل برداشتهای او مینشست.
این نوع سوءتفاهم و ذهنخوانی متقابل بیآنکه زن و شوهر لزومآ بدانند در روابط اغلب آنها وجود دارد. زن و شوهر بیآنکه متوجه سوءتفاهم باشند، گناه را به خودخواهی یا بینزاکتی همسر خود نسبت میدهند و متوجه نیستند برداشت اشتباهی که از همسرشان دارند، علت اصلی گرفتاری آنهاست.
گرچه مطالب متعددی در زمینه تجلی خشم در روابط زن و شوهر به نگارش درآمده و راههایی برای برخورد با آن پیشنهاد گردید، توجه لازم به سوءتعبیرهای اشتباه نشده که اغلب زمینهساز عصبانیت است. در زمینه رضایت از زندگی زناشویی، برداشت زن یا شوهر از رفتار یکدیگر، بیش از خود رفتار حائز اهمیت است.
برای اجتناب از این قبیل سوءتفاهمها در زندگی زناشویی باید به نقش عملکرد ذهن به هنگام افسردگی و عصبانیت توجه کرد. در اغلب موارد، وقتی مأیوس هستیم، دستگاه ذهن ما معنای رفتار دیگران را یا به درستی تفسیر نمیکند و یا آن را به مبالغه میگیرد و تصویری منفی از آنها بوجود میآورد. آنگاه به اتکای همین سوءتعبیرها به تصویر منفی که حاصل ذهن خود ماست یورش میبریم.
در آن لحظه بخصوص کمتر میاندیشیم که ممکن است قضاوت منفی ما اشتباه باشد؛ و هرگز به ذهنمان نمیرسد که درواقع به تصویر مخدوشی حمله میکنیم. برای مثال کارن متأثر از رفتار تد او را مرد بیاحساسی تلقی کرده بود که به دیگران بها نمیدهد. همزمان، کارن هم به نظر تد زنی عصبی و بیمنطق رسیده بود. در این شرایط، هرگاه یکی از آنها رفتاری برخلاف میل دیگری صورت میداد، افکار منفی ایجاد شده، اسباب کدورت و عصبانیت بیشتری را فراهم میساخت.»
شابک:
978-9647390569
Reviews
There are no reviews yet.