دانلود کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها

توضیحات

کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها:

مارک منسون در خلاصه کتاب صوتی هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها که یکی از پرفروش‌ترین عناوین نیویورک تایمز به شمار می‌رود، دیدگاهی تازه و تأمل‌برانگیز در قبال زندگی و چالش‌های آن ارائه داده است. او به شنوندگان اثر خویش یادآوری می‌کند که در زندگی، گاهی باید به جای تلاش بیشتر، دمی آسوده گرفت و دست از تقلای بیهوده برداشت.

درباره خلاصه کتاب صوتی هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها:

بر روی سنگ قبر چارلز بوکوفسکی، نویسنده‌ی پرآوازه‌ی آمریکایی، تنها یک جمله‌ به چشم می‌خورد: «تلاش نکن!» سخنی موجز که ساده و چه بسا بی‌معنا به نظر می‌رسد. مارک منسون (Mark Manson) اما باور دارد که نه تنها اینگونه نیست، بلکه برعکس، این جمله بیانگر بینشی اصیل در باب زندگی‌ست. بر پایه‌ی همین بینش بوده که او کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها (The Subtle Art of Not Giving a F*ck) را به رشته‌ی تحریر درآورده است. حال ببینیم این «تلاش نکنِ» جناب بوکوفسکی، و این «هنر ظریف رهایی از دغدغه‌های» آقای مارک منسون، دقیقاً چه معنایی دارند.

شاید بتوان آنها را نوعی دهن‌کجی به جنونِ همه‌گیری دانست که بر عصر و زمانه‌ی ما حاکم گشته است؛ جنونی که خود را تحت لوای ایده‌ی «پیشرفت و ترقی» موجه نشان می‌دهد؛ جنونی که از در و دیوارهایِ سیاه‌شده توسط پوسترهای تبلیغاتی بیرون می‌زند؛ جنونی که خود را در قالب کلماتی تهی‌شده از معنا، در سطور طویل کتاب‌های انگیزشی هویدا می‌سازد؛ جنونی که باعث می‌شود یک دقیقه تأخیر در محل کار، معادل عملی جنایت‌بار تلقی شود؛ جنونی که انسان را چیزی چون ماشین می‌خواهد.

در یک کلام، جنونی حاکم بر همه چیز و همه کس که از آدمی می‌خواهد همواره در حال تلاش و تقلا باشد، تا بلکه روزی به موقعیت اجتماعی یا اقتصادی‌ای دست یابد که ممکن است آرزویش را داشته باشد. با این همه اگر خود این آرزو را نیز همین جنون بر ما تحمیل کرده باشد چه؟ اگر زندگی‌ای که با دست و پا زدن‌های هر روزه در پی رسیدن به آن‌ایم، دقیقاً در همان لحظه‌هایی نهفته باشد که با این دست و پا زدن‌ها تباهش می‌کنیم چه…؟ این است پرسش اساسی‌ای که در تلاش نکنِ حک شده بر سنگ قبر بوکوفسکی، و در سرتاسر کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها نهفته است.

مارک منسون در این کتاب، به بسیاری از باورهای رایج پشت پا می‌زند؛ از جمله کلیشه‌ای که می‌گوید سعادت همان شادی‌ست. به اعتقاد او رنج نیز می‌تواند منشأ خوشبختی باشد، به شرط آنکه به جای فرار از آن، رندانه در آغوش بگیریمش. منسون با استناد به فلاسفه‌ای چون ویلیام جیمز و نویسندگانی مشهور چون چارلز بوکوفسکی که نامش را آوردیم، از راه و رسمی دیگرگونه و نامتعارف برای زیستن سخن می‌گوید. او همچون فیلسوفانِ رواقیِ سده‌ها قبل، شما را به آرامش، به فرار از قیل و قال‌ها، به پذیرفتن رنج و نگون‌بختی و در یک کلام به عشق ورزیدن به سرنوشت دعوت می‌کند.