Description
معرفی کتاب جامعه شناسی نخبه کشی
«هرکس از این حکایت بتواند دانست
که این چه بزرگان بودهاند و همگان برفتهاند
و از ایشان نام نیکو یادگار مانده است.
و غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایدهیی به حاصل آید و مگر کسی را از این بکار آید.»
این جملات از تاریخ بیهقی است و در آغاز کتاب جامعه شناسی نخبه کشی اثر علی رضاقلی آمده است، کتابی پر از جزئیات و مستندات که با تحلیلی جامعهشناسانه به علت استبداد و عقبماندگی در ایران پرداخته و با بررسی دقیق در ریشههای تاریخی ایران آنچه در تاریخ معاصر گذشته است را توضیح داده است. جامعهشناسی نخبه کشی کتابی بسیار عمیق است و حقایقی را آشکار میکند که شاید به شکل معمول به آنها توجه نشود.
درباره کتاب جامعه شناسی نخبه کشی اثر علی رضاقلی
کتاب جامعه شناسی نخبه کشی، قائممقام، امیرکبیر، مصدق، تحلیل جامعهشناختی برخی از ریشههای تاریخی استبداد و عقبماندگی در ایران اولین بار سال 1377 در ایران منتشرشده است. این کتاب تا سال 1392 در ایران به چاپ سی و ششم رسید. نویسنده در این کتاب تلاش میکند به یک سؤال مهم پاسخ دهد: «آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام میشود یا براثر تحول در بستر اجتماعی و از پایین.»
کتاب با گزارشی کوتاه آغازشده است که نویسنده در آن به روند نگارش کتاب و دلایل خود برای انجام این کار اشارهکرده است. علی رضاقلی در این کتاب به تاریخ بیهقی بسیار اشارهکرده است و پیش از مقدمهی کتابش نیز داستانی را آورده است که احتمالاً به گوش همهی مدرسهرفتهها خورده باشد. داستان به دار آویخته شدن حسنک وزیر. شاید این داستان را بتوان آغاز نخبه کشی در تاریخ ایران دانست. آغازی که در طول تاریخ ادامه داشته است و افرادی چون قائممقام فراهانی، امیرکبیر و دکتر مصدق قربانیان آن بودهاند.
به گفتهی نویسنده در اصل این کتاب 9 سال پیش از انتشار آن نوشتهشده است. او در مقدمهی کتاب دربارهی محتوای آن نوشته است: «کتاب سعی میکند عملکرد متقابل نظام سیاسی حاکم و جامعه را ببیند و نقاط فساد و ضعف را بهطور عمیقتری مشاهده کند و عامل اصلی بدبختی را نیز در لابهلای بافت اجتماعی ایران در پانصد سال گذشته جستوجو کند.»
مروری بر فصلهای کتاب جامعه شناسی نخبه کشی
کتاب جامعه شناسی نخبه کشی در 4 فصل اصلی نوشتهشده است که عناوین آنها به شرح زیر است:
ویژگی فرهنگی اقتصادی ایران
میرزا ابوالقاسم قائممقام
میرزا تقیخان امیرکبیر اتابک اعظم (هفتمین نخستوزیر)
از امیر تا مصدق
در پایان کتاب نیز بخشی به نام یادداشتها آمده است که در آن تمام منابعی که در کتاب از آنها استفادهشده یا مطلبی نقلشده، ذکرشده است. دقت ذکر این مطالب بهقدری بالاست که هرچند کتاب جامعهشناسی نخبه کشی را نمیتوان کتابی دانشگاهی دانست، اما منابع آن میتواند تمام نیازهای هر محققی را برطرف کند.
در بخشی از کتاب جامعه شناسی نخبه کشی میخوانیم
نهاد صدراعظمی
«نخستوزیری»، به معنای اصیل و ایرانی آن معنی «پیشکار» را افاده میکند. تا قبل از مشروطه، شاهان ایران، هم ازنظر شکل سازمانی و ساختار رفتاری و هم ازنظر محتوای فرهنگی به شکل و شمایل رئیس ایلات بودند. قدرتی بیحدوحصر داشتند و از فرهنگ اجتماعی شهری – صنعتی بهشدت دور بودند. اطرافیان آنها نیز پیشکارانی بودند که علت وجودی آنها نیاز انجام فرامین شاه و رتقوفتق امور دربار بود. نخستوزیر و صدراعظم و… نیز بیشباهت به پیشکار کل نبود که «منویات ملوکانه» را اجرا میکرد. بهمرور و بعد از مشروطه، شکلی از نهادهای غربی بدون توجه به محتوا و قالبهای اجتماعی آنها اتخاذ شد. درحالیکه ازنظر محتوای فرهنگی همان فرهنگ قبیلگی بود که به قالب نهادهای اقتصادی – صنعتی جدید ريخته شد. به همین علت این نهادها هرگز کارایی خود را آنچنانکه در غرب دارند پیدا نکردند و صدالبته قادر به اجرای محتوای فرهنگی کهن خود نیز نبودند. چون دوران آن سر آمده بود.
نهادهای سیاسی غرب و این نظامی که بهعنوان «دموکراسی لیبرال» معروف است حاصل تحولات اجتماعی – اقتصادی سیاسی حداقل پنج قرن اروپاست. تحولاتی که اقشار ثروتمند جدیدی را جایگزین اشراف کهن کرد. قدرت شاهان بهمرور محدود شد. تا اينکه به حد سمبلیک یعنی نماینده وحدت ملی و… تقلیل پیدا کرد. از طرف مقابل، صاحبان صنایع و منابع مالی و تجار بهمرور که قدرتمند شدند. حق تصمیمگیری در سیاستهای کشور را نیز به خود تخصیص دادند.
نخستوزیر درواقع نماینده اجرایی پارلمان بود و برای اجرای مقاصد خود میبایستی با پارلمان که مجمع نمایندگان قدرتهای اقتصادی بود تفاهم کامل داشته باشد. مسئله دیکتاتوری در اصل محلی از اعراب نداشت، مسئله تنها شایستگی در اداره امور اقتصادی – سیاسی کشور بود؛ و به همین جهت نخستوزیر میبایستی بیلان کار یکساله کشور را بهصورت قانون بودجه به تصویب مجلس برساند و از پس سؤالات نمایندگان برآید و بهمحض اینکه بیلیاقتی از وی مشاهده میشد از کار کنار گذاشته میشد. پارلمان به معنی واقعی. جمع صاحبان منافع کشور برای بهتر اداره کردن بود و نخستوزیر نیز مجری آن. بهعنوان نمونه، زمانی که استقلالطلبان آمریکا استقلال امریکا را اعلام کردند جهت تدوین قانون اساسی آن گرد هم جمع شدند. از پنجاهوپنج تن نماینده ۲۹ تن از فارغالتحصیلهای دانشگاههای بزرگ و سایرین در ردیف فرانکلین و واشنگتن بودند… در میان ۵۵ عضو حاضر هیچیک از طرف کشاورزان کوچک یا کارگران شهرها نمایندگی نداشت.
شابک:۹۷۸۹۶۴۳۱۲۳۵۰۵
Reviews
There are no reviews yet.