هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

دانلود کتاب سال بلوا اثر عباس معروفی

16.000 تومان

رمان سال بلوا روایت عاشقانه، تلخ و منحصر به‌ فرد زنی است که مجبور به انتخاب بین عشق و شهرت است. عباس معروفی در کتاب سال بلوا با قلم شیوا و تاثیرگذار خود به زیبایی جريان‌ ذهنی…

دسته: ,

توضیحات

کتاب سال بلوا:

قصه‌های زیادی از عشق نافرجام زنان و مردان در تاریخ آمده است. از عشق‌های اساطیری دختران پادشاهان به زرگران گرفته، تا داستان‌های امروزی که شاید در دل کوچه و خیابان‌ها اتفاق افتاده باشد. قصه‌هایی که راوی رنج‌ها و فداکاری‌های عاشق و معشوقند و درنهایت با پایان تلخ خود برای همیشه در ذهن‌ها ماندگار می‌شوند. رمان سال بلوا روایت عاشقانه، تلخ و منحصربه‌فرد زنی است که مجبور به انتخاب بین عشق و شهرت است. عباس معروفی در رمان سال بلوا با قلم شیوا و تاثیرگذار خود به زیبایی جريان‌ ذهني یک زن را برای خوانندگان ترسیم می‌کند.

زنان در سال بلوا

در آغاز کتاب نویسنده با ادای احترام به «سیمین دانشور» و «سیمین بهبانی» کتاب را به مادر خود تقدیم کرده است و به نوعی خواننده را متوجه حضور شخصیت زن در داستان می‌کند. کتاب به شیوه‌ای آغاز می‌شود که مخاطب خود را مستقیم و بدون حاشیه وارد فضای وهم‌آلود داستان می‌کند. داستان از زبان دو نفر به شکل جداگانه در هفت شب تعریف می‌شود؛ یکی از زبان یک زن به نام نوشافرین و دیگر از زبان خود نویسنده. چرخش راوی در این کتاب برای خواننده نامفهوم و سخت نیست. از شروع داستان خواننده متوجه می‌شود که کتاب یک راوی ندارد و عباس معروفي از سبک سیال ذهن استفاده کرده است.

معرفی کتاب سال بلوا

نوشا دختر سرهنگ نيلوفري است. مردی كه برای ساختن آینده‌ی دخترش به شهرستان «سنگسر« كه امروزه نام آن «مهدی‌شهر مي‌گويند و در استان سمنان قرار دارد، آمده است. اما نوشا که هفده سال دارد در کوچه عاشق مردی کوزه‌گر به نام حسينا مي‌شود. شخصیت دیگر داستان، دكتر معصوم مردی میان‌سال و بسیار خوش‌نام است كه خواستگار نوشا است و این دختر جوان باید بين عشق و شهرت یکی را انتخاب کند. اما در ادامه‌ی داستان می‌بینیم که سرنوشت چیز دیگری برای نوشا می‌خواهد. قصه با نثری آشفته و غریب به شکل خاطرات در ذهن نوشا مرور می‌شود.

در بخش‌ هایی از کتاب سال بلوا می‎‌خوانیم

قرار بود کسی را دار بزنند. کسی را که در جنگ شکست خورده بود. من نمی‌دانستم آن شخص کیست. سر شب که دیدم معصوم خانه نیست به خانه همسایه، رقیه دلال و نازو سرک کشیدم. سه مرد پیش آن‌ها بودند. رقیه دلال نازو را مجبور کرد با پیرمردی که آن جا بود بخوابد. معصوم تازگی با من کینه گرفته بود و من نمی‌دانستم چرا. من موقع عروسی‌ام چه آرزوها در دل داشتم و همه بر باد رفته بودند. یادم می‌آید وقتی ازدواج کردم آن‌قدر معصوم دوستم داشت که یک ماه از خانه بیرون نیامدیم و با هم خوش بودیم. قبل از ازدواجم با معصوم، سروان خسروی از من خواستگاری کرد اما مادرم نپذیرفت. بعد از ازدواج از مادر دکتر معصوم جاجیم‌بافی یاد گرفتم. دکتر معصوم در بچگی از خانه فرار کرده و به تهران آمده و به شغل‌های مختلفی دست زده بود. بعدها همراه یک شازده قاجار به انگلیس رفته و طب خوانده و به سنگسر پیش مادرش برگشته بود.

وقتی با معصوم نامزد شده بودم، یک روز از خانه بیرون رفتم و حسینا در دکانش مشغول کوزه‌گری بود. آن روز حسینا در حجره‌اش مرا بوسید. حسینا در حجره‌اش مجسمه‌ای از سر شیرین و فرهاد ساخته بود. باز هم به من گفت که دنبال برادرهایش سیاوشان و اسماعیل می‌گردد. او می‌دانست که دکتر معصوم به خواستگاری من آمده. من معصوم را دوست نداشتم و حسینا را می‌خواستم. وقتی به خانه رسیدم به مادرم گفتم. مادرم نپذیرفت. مادرم نمی‌دانست که دسته گلم را به خاطر حسینا به باد داده‌ام. خدا خدا می‌کردم که شب عروسی معصوم هم نفهمد. یک روز حسینا با کت و شلوار مشکی راه راه و پیراهن سفید به خواستگاری ام آمد. مادرم از او پرسید سواد خواندن و نوشتن می‌داند و او گفت که خمسه نظامی را خوانده است.

شابک:۹۷۸۹۶۴۳۱۱۳۷۴۲

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دانلود کتاب سال بلوا اثر عباس معروفی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید…