Description
کتاب سیذارتا:
کتاب سیذارتا اثر هرمان هسه، رمانی کلاسیک دربارهی خودشناسی است که منبع الهام بسیاری از مخاطبان خود در سرتاسر دنیا شده است. سیذارتا به تحول معنوی یک مرد هندی برهمن میپردازد و ماجرا مربوط به دوران هند باستان و همزمان با بودا (سده ۶) است.
کتاب سیذارتا (Siddhartha) با نثری فلسفی و سرشار از آموزههای انسانی، حدود ۹۱ سال پیش توسط هرمان هسه، تحت تاثیر مذاهب شرقی و آیینهای مذهبی نوشته شد. مفاهیمی که همیشه نو و تازه است و رنگ کهنگی بخود نمیگیرد. او در این اثر شعر و نویسندگی را با هم درآمیخته و طرحی نو برانگیخته است. هرمان هسه (Herman Hesse)، در خانوادهای مذهبی پرورش یافت و تاثیر عرفان و اندیشه در آثارش کاملا مشهود است.
خلاصه کتاب سیذارتا:
سیذارتا داستان برهمنزاده جوانى است که به اتفاق دوست برهمنش براى جستجوى «حقیقت» و دانستن «وظیفه انسان در زمین» خانه و پدر و مادر را ترک گفت و به مرتاضان جنگل پیوست. در جنگل به فن ریاضت و تفکر به شیوه مرتاضان پرداخت و سخت کوشید تا نفس یا مانع راه نیل «به حقیقت» را از بین ببرد. ولى هرچه بیشتر در این مرحله پیش رفت و هرچه بیشتر نفس را تحت انقیاد درآورد، دید که به همان اندازه اول از «حقیقت» به دور است و ریاضت راه وصول به مطلوب نیست.
در این هنگام شایعهاى شنید که کسى به نام گوتاما یا بودا به آخرین مرحله کمال انسانى رسیده و حقیقت را دریافته و به سعادت و صلح و صفاى مطلوب رسیده است. وى اینک راه حقیقت و رستگارى را به جهانیان نشان مىدهد، موعظه مىگوید. مردم بسیارى به دور وى گرد آمدهاند و از برکت انفاس و تعالیم او بهره مىبرند. سیذارتا و دوستش نیز براى دیدن بوداى اعظم، گروه مرتاضان را ترک کردند. وى بودا را دید و از مشاهده پیکر و رفتار و طرز نگاه و تبسم و جلال و شکوه او که فقط مختص اهل صفا است به شگرفى درآمد و روز بعد به مواعظ آن دانشمند یگانه گوش فرا داشت. بوداى اعظم در آن روز از درد و رنج صحبت کرد و جهان را جز رنج نمىدید، ولى راه رهایى از آن را نیز یافته بود. وى چهار اصل اعظم را شرح داده بود و راه نجات با طرق هشتگانه را به حضار مىنمود. سیذارتا و دوستش گوویندا در جمع حضار قرار گرفته بودند. گووینداى جوان چنان تحت تأثیر تعالیم بودا قرار گرفت که در همان مجلس سوگند وفادارى و بیعت با وى را یاد نمود و در زمره پیروان وى داخل گردید. امّا سیذارتا با مواعظ و تعالیم گوتاماى بودا همعقیده نشد و روز دیگر بودا را از افکار خود مطلع ساخت و گفت: «که سرّ آنچه را که تو در ساعت تنویر فکر از آن گذشتى در تعالیمت یافت نمىشود و دانش چیزى نیست که از کسى به کس دیگر منتقل شود و رستگارى را نیز با تعالیم نمىتوان به دست آورد.»
هرمان هسه بیشتر از هر چیز شاعر و نویسندهاى است که عشق سرشار به آزادى فکر و عمل به جهان و جهانیان دارد و شور این عشق از خلال سطور آثارش چه نظم و چه نثر مشاهده مىشود. وى به خوبى بدین نکته واقف است که کشمکش یک فرد بشر و علىالخصوص شاعر بیشتر از هرچیز با خودش مىباشد و باید خودش را بشناسد و مىتواند دیگران را دوست داشته باشد و ایجاد نشاط کند. در شرح این احساس وى نیز مانند بیشتر نویسندگان رومانتیسم آلمان قهرمانان داستان را تا به آخرین حد شوریدگى و آشفتگى یعنى جنون خودکشى مىکشانند. این حال در اغلب داستانهاى هرمان هسه دیده مىشود.
بخشی از کتاب سیذارتا:
همانطور که چرخ کوزهگر زمانى که به گردش درآمده باشد مىگردد و براى مدتى مىچرخد تا آن که رفتارش آهسته و آهستهتر شود و از گردش باز ایستد. به همینگونه نیز چرخ ریاضت، چرخ تفکر، چرخ تمیز، مدتهاى مدیدى در روح سیذارتا در گردش بودند، امّا اینک دیگر آن گردش آهسته شده و نزدیک به سکون گردیده بود و همچون شبنمى که برساقه درخت مردهاى نشسته به آهستگى سوراخهاى آن را پر کند و به آهستگى نابودش سازد، به همین طریق نیز جهان و حالت سکون در روح سیذارتا داخل شده به آهستگى روح وى را ممتلى کرده بود.
شابک:9789643204143
Reviews
There are no reviews yet.