Description
معرفی کتاب چاخان
کتاب چاخان داستانی از عزیز نسین، نویسنده مشهور و طنزپرداز اهل ترکیه است که در انتشارات نگاه منتشر شده است. این کتاب که یکی از کتاب های مورد علاقه خود او هم هست، ماجرای چاخان و دروغگویی در جامعه را با لحنی طنزآمیز بیان میکند.
درباره کتاب چاخان
کتاب چاخان، داستانی از عزیز نسین است که خودش، خیلی دوست داشت. این داستان درباره موجودی به اسم آقای چاخان است؛ دیگران درباره او حرف میزنند. هرکسی دربارهاش نظری میدهد و خلاصه همه او را یک جور تعریف میکنند. این آدم، زبوک زاده نام دارد. همان انسان دو رو، ریاکار و زبانبازی که همه دربارهاش حرف میزنند و داستان کتاب هم درباره زبوک زاده و زبوک زادهها است. چاخانها و دروغهایی که هر جامعهای آن را پرورش میدهد در حقیقت زمینه پرورشش را مردم خود جامعه فراهم میکنند. فصلهای مختلف این کتاب مانند قطعات پازلی کنار هم قرار میگیرد و در انتهای داستان، تصویری کامل از آقای چاخان و ماجراهایش به دست میآورید.
بخشی از کتاب چاخان
آقا رضا کاتب که عضلات صورتش آشکارا میلرزید گفت:
_ شما را به خدا به این زبوکزاده نگاه کنید… داره با باروت بازی میکنه!.. وقتی جواب دولت را ندهد و عذر استاندار را بخواهد همهٔ ما را تبعید میکنند!..
ملا بدر بادی به غبغبش انداخت:
_ چی؟!.. ما را تبعید کنند؟! مگر کسی جرأت داره در مقابل زبوکزاده همچین کاری بکنه!.. شما زبوکزاده را چی فرض میکنید؟.
او درموقع خودش تمام حرفها را به نخست وزیر و وزراء گفته درهر مورد نظرش را اعلام کرده حتی تهدیدشان کرده که ‘شما دارید اشتباه میکنید اگر گندش دربیاید من کاری ندارم!.’
ولی به گوش دولت نرفته وبه همین جهت او هم حالا با نخستوزیر قهر کرده و میگه:
‘به من ربطی نداره و کاری به کار دولت ندارم!’ ولی مگر نخست وزیر ول میکند! پیغام داده:
‘تو هیچوقت نمی تونی با من قهر کنی!.. این یک وظیفه ملی است. اگر دلت برای ما نمیسوزد لااقل به حال ملت بسوزد!.. حالا که تو به آنکارا نمی آئی ما پیش تو می آئیم!..’
گمان میکنم همین امشب وفردا شب نخست وزیر خودش یا نمایندهاش پیش آقای زبوکزاده بیاید!.
مغز من داشت مثل پتک میکوبید اگر بگویم حرفهای اینها مسخره است که نیست اصلاً وابداً کوچکترین علامت تمسخر در حرکات و رفتارشان دیده نمیشد.. اگر بگویم حرفهای آنها حقیقت ندارد که همچین چیزی به عقل جور در نمیآید نخست وزیر مملکت آنقدر بی دست وپا نیست که در حل مشکلاتش عاجز باشد ودست به دامان یک آدم گمنام در یک قصبه کوچک بزند!!!!
خدایا خودت از این معما پرده بردار. مسلماً یارو به نام اینکه نخست وزیر یا نماینده دولت به خانهاش میآید میخواهد مردم را گول بزند والا ابراهیم زبوکزاده کی هست که دولت از او راهنمائی بخواهد؟.. معلوم میشود یارو عقل انگلیسها را داره! خوب اهالی اینجا را تحت نفوذ قرار داده..
نمیدانی چقدر دلم میخواهد او را ببینم.. دیدن این مرد از واجبات است اما راستش ترس و وحشت مخصوصی دلم را فرا گرفته و تا اطلاعات کاملی از وضع او پیدا نکنم صلاح نیست پیشش بروم..
شابک:۹۷۸۶۰۰۳۷۶۴۰۸۸
Reviews
There are no reviews yet.