توضیحات
معرفی کتاب اتاق شماره ۶ و چند داستان دیگر
به طور کلی کتاب اتاق شماره ۶ و چند داستان دیگر ، رنج را مورد بررسی قرار داده است. اینکه رنج چیست و برخورد بشر با رنج باید چگونه باشد. اگر رنج انسان را به سوی تکامل هدایت میکند و لازمه بشر است پس چرا باید به کمک دارو یا هر عامل دیگری، از رنج و درد کاست؟ آیا اگر از زندگی انسان، رنج را حذف کنیم، سطح و ارزش زندگیاش در حد زندگی یک آمیب (تک سلولی) پایین میآید؟
آندره و ایوان با هم متفاوتاند. هرچند که شاید هر دو دغدغههایی یکسان داشته باشند. اما ایوان انسانی رنج کشیده است و دکتر آندره انسانی که صرفا از طریق کتابها و فلسفه رنج هم یکی از دغدغههای فکریاش را شامل میشود. ولی همین تفاوت، باعث اختلاف دیدگاه این دو حول موضوع رنج شده است. در گفتگوهای بین آن دو ما شاهد دو دید متفاوت نسبت به مقوله رنج هستیم. از دید ایوان رنج را نباید خوار شمرد، کسانی که رنج را انکار میکنند مرفههای بیدردیاند که در واقع اصلا رنج را نمیشناسند. کسانی که پشت میز کار خود نشسته و دور از گود، برای رنج تز و شعار میدهند. و این در حالی است که اگر یک دندان درد ساده به سراغشان بیاید فغانشان به آسمان میرود.
چکیده کتاب اتاق شماره ۶
اینجا محیط یک تیمارستان است که وضعیت خوبی ندارد، در اتاق شماره ۶ ما با پنج بیمار روانی روبهرو هستیم که در ابتدا وضعیت روحی هرکدام برای ما به طور مختصر شرح داده میشود. برای مثال نفر اول مرد قد بلندی است که دائم به یک نقطه خیره میماند و سر میجنباند، یا وارد هیچ گفتگویی نمیشود، کوچکترین سخنی نمیگوید و کاملا به شکل ماشینوار هرزمان که به او غذا بدهند، غذایش را میخورد. همین و نه چیزی بیشتر. نفر دوم پیرمرد کوچک اندامی است به نام مایسیکا که همیشه زیر لب آواز میخواند و از یک پنجره به سمت پنجرهای دیگر میدود و نوعی خوشحالی بچگانه دائما با اوست. مایسیکا از زمانی که کارگاه کلاهدوزیاش در آتش سوخته، راهش به اینجا کشیده شده است.
نفر سوم ایوان است،تمام داستان روی او متمرکز شده که در ادامه وضعیت او را مفصلتر شرح میدهیم. نفر چهارمِ این اتاق دهقانی است بسیار پرور و شلخته، مدتهاست که به طور کلی توانایی فکر و احساسش را از دست داده، پرستاری که مسئول جمع و جور کردن اوست او را به باد کتک میگیرد، اما او نه تکان میخورد و نه حتی برای لحظهای، حالت چهره خشکش تغییر میکند.آخرین ساکن اتاق شماره ۶ مرد لاغری است که بسیار آرام است، او همیشه زیر بالشش و همینطور در مشتش چیزی را قایم میکند و به کسی نشان نمیدهد، مثل رازی بزرگ که باید آن را همیشه در سینه نگه دارد.
و اما همانطور که گفتیم، تمرکز داستان روی بیمار سوم، یعنی ایوان دمیتریچ گروموف قرار گرفته است. او ۳۳ سال دارد، و قبلا مامور اجرای دادگاه و دبیر فرمانداری بوده و دائما دچار این توهم است که دارند تعقیبش میکنند و ممکن است هر لحظه او را دستگیر کنند. بدون اینکه جرمی را مرتکب شده باشد. به ندرت می نشیند، دائما در اضطرابی تمام نشدنی راه می رود و گوش هایش را تیز می کند، به محض اینکه صدایی بشنود هراس او را برمیدارد که مبادا دنبال او آمده باشند. او خود را بدون هیچ دلیل منطقیای محکوم میداند. ایوان در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده به فقر و بیماری و فلاکتهای متفاوتی مبتلا شده و همین موضوعات باعث شده تا خود را مشغول بلعیدن کتابها به دور از اجتماع کند.
بخشی از متن کتاب:
روی اولین تختخوابی که کنار در قرار دارد کاسبکار بلندقد و لاغری با سبیل های سرخ و براق و چشمهای پر اشک نشسته و سر را روی دست تکیه داده است و پیوسته به یک نقطه می نگرد. شب و روز سر تکان می دهد، آه می کشد، تبسمی تلخ بر لب دارد و با غم و اندوه دست به گریبان است. به ندرت در گفت وگوی سایرین شرکت می کند و معمولاً به سوالاتی که از او می شود پاسخ نمی گوید. هر وقت به او غذا بدهند بی اراده مثل ماشین می خورد. از سرفه های کوتاه و زجردهنده و از گونه های لاغر و گل انداخته اش پیدا است که تازگی به بیماری سل مبتلا شده است.
پس از او پیرمرد کوتاه قد و زبر و زرنگی دیده می شود که ریشی نوک تیز دارد و موهایش مثل سیاه پوستان مشکی و تابدار است. روزها از یک پنجره اتاق به سوی پنجره دیگر قدم می زند و یا این که روی تختخواب خود مثل ترک ها چهارزانو می نشیند و پی درپی تقلا می کند، سوت می کشد و آهسته آواز می خواند.شب ها هم وقتی برای عبادت خدا از جا برمی خیزد، همان شعف کودکانه و آثار زنده دلی بر چهره اش نمودار می شود. عادتش این است که با مشت به سینه می کوبد و با نوک انگشت ها می خواهد در را سوراخ کند، این دیوانه موسیکا نام دارد و یهودی است. تقریبا بیست سال پیش، هنگامی که کارگاه کلاهدوزی او آتش گرفت، وی را به بیمارستان آوردند.
اسامی داستان های کتاب اتاق شماره ۶ و چند داستان دیگر:
- اتاق شماره 6
- تاثیر چخوف
- به دنبال خدمت
- درباره عشق
- کالای جاندار
- داستان نقاش
- اندوه
- خودکشی
نقد و بررسی کتاب اتاق شماره ۶ و چند داستان دیگر
کتاب اتاق شماره ۶ اثر داستاننویس و نمایشنامهنویس روسی آنتوان چخوف است که در زمان حیاتش بیش از ۷۰۰ اثر ادبی خلق کرد. چخوف را مهمترین نویسنده در زمینه داستان کوتاه میدانند و وی را پس از شکسپیر، بزرگترین نمایشنامهنویس نیز میدانند. چخوف در ۴۴سالگی بر اثر بیماری درگذشت. اتاق شماره ۶ مقوله رنج و شیوه برخورد با آن را در میان گفتگوهای بین یک بیمار روانی به نام ایوان دمیتریچ، و دکترِ او، آندره یفیمیچ را از دو دیدگاه متفاوت بررسی میکند.
در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که قصد چخوف بررسی دنیای پیچیده بیماران روحی است ولی با نگاهی عمیقتر میبینیم که او در واقع زوال روحی و اجتماعی در زندگی مردم روسیه را تصویر میکند. انسانهایی که جامعه اجازه نمیدهد به رشد و بالندگی برسند و این توصیفات چقدر برای ما ملموس و آشناست. کتاب اتاق شماره ۶ به جز چند نقد منفی، همواره نقدهای مثبت دریافت کرده است و همگان آن را ستودهاند. این کتاب در زمان حیات خود چخوف به زبانهای انگلیسی، بلغاری، مجار، دانمارکی، آلمانی، نروژی، صربی، فنلاندی، فرانسوی، چک، سوئدی و لهستانی ترجمه شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.