توضیحات
معرفی کتاب جوانی بدون جوانی
کتاب جوانی بدون جوانی اثر دیگری از میرچا الیاده، اسطورهشناس و دینپژوه سرشناس رومانیایی است. رمان کوتاه «جوانی بدون جوانی» داستان زندگی استاد زبانشناس سالخوردهای است که در اثر حادثهای طبیعی، جوانی خود را بازمییابد.
این تغییر معجزهآسا و شیرین در زندگی او توجه همه بهویژه نیروهای ارتش نازی را معطوف خود میکند تاجایی که تصمیم میگیرند پرده از رمز و راز این تناسخ بردارند.
«او برای اولین بار به بازو و دست راست خود از نزدیک نگاه کرد. پوستش نرم و تازه بود و دوباره شروع کرده بود که به رنگ قبلی خود بازگردد. بهآرامی و با احتیاط بازوی خود را از بالای آرنج تکان داد.
و بعد با دو انگشت بازوی خود را نوازش کرد. چقدر عجیب! شاید به خاطر بیحرکتی مطلق که برای نزدیک به چهار هفته طول کشیده، و آن مواد غذایی که مستقیم به داخل رگها تزریق میشدند…
پرستار گفت: «اون یک مرد جوان و در بهار جوانی خودشه.» و یک روز قبل، صدای با احتیاط باز شدن یک در را شنید، بعد قدمهایی بهآرامی نزدیک به تختش شدند، و کارآموز بهآرامی نجوا کرد:
«خوابه. بیدارش نکنید.» بعد یک صدای ناآشنا به گوشش رسید: «نمیتونه اون باشه… البته باید اون رو بدون ریش ببینیم، اما کسی که ما دنبالشیم یه دانشجوئه، تقریباً بیستودو سالشه، اما این مرد پیرتر بهنظر میآد، حدوداً چهل سالشه.»
کتاب جوانی بدون جوانی از قلم نویسندهای تراویده که بیشتر عمر خود را در پژوهش و کاوش در آثار دینشناختی و تحلیل اسطوره گذرانده و شاید بتوان گفت که این رمان شاعرانه دستاورد عمر این نویسنده است.
او در این اثر از انسان زمینی میگوید. از نوع انسان و تمایلش به جاودانگی و کشف راز آن. به راستی اگر چنین فرصتی در اختیار هرکسی قرار بگیرد با آن چگونه روبهرو خواهد شد؟
داستان خواندنی الیاده در نهایت از این معضل دیرینهٔ بشر سخن میگوید؛ از تناقضی دردناک، که آیا درست است به خاطر هدفی متعالی از زندگی شخصی خود بگذریم؟
همهٔ این پرسشها صفحه به صفحه ما را همراهی میکند که تا پایان این داستان علمی، سیاسی و عاشقانه پیش برویم و پس از پایان آن روزها و روزها به بستر زندگی بیندیشیم.
شابک:
978-6003674110
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.