توضیحات
معرفی کتاب پندار
باخ نویسنده ای است که نوشته هایش با آن که در قالب داستان و رمان است ولی تک تک جمله هایش نکات آموزنده و لذت بخش است و با خواندن آثار این نویسنده مخاطب سرشار از امید و نشاط می شود و هر کسی می تواند حس خوبی را با مطالعه داستان های این نویسنده تجربه کند.
داستان کتاب پندار در مورد منجی به نام شیمودا میباشد که راوی داستان در سفری که با هواپیمای کوچک خود میکرده است به صورت اتفاقی با شیمودا آشنا میشود که ریچارد راوی داستان بعد از آشنای شیمودا چیز های مهمی را از شیمودا یاد میگیرد.
سخن نویسنده
پس از انتشار داستان جاناتان، مرغ دریایی، سوالی را بیش از یکبار شنیده بودم -ریچارد!اثر بعدی تو چیست؟
پس از جاناتان چه خواهی نوشت؟ در آن دوران پاسخ میدادم که مجبور نیستم چیزی، حتی کلمه ای را بنویسم.
چرا که کتابهایم همه آنچه را که می خواستم گفته بودند و اینکه پس از مدتی قحطی، ماشین وجود در حال جانگیری مجدد بود و از این جور چیزها. بسیار لذت بخش بود که مجبور نباشم تا نیمه های شب کار کنم. هنوز هم در هر تابستان و یا هر وقت دیگر که هواپیمای آنتیک خود را بیرون آورده و در مراتع سبز و دریاگونه میدوست آمریکا، مسافران را برای پرواز کوتاه سه دلاری به پرواز درمی آورم، تنش قدیمی را از نو حس می کنم؛ چیزی برای گفتن مانده که هنوز آن را بازگو نکرده ام.
هیچ از نوشتم لذت نمی برم. آنجا در تاریکی اگر قادر باشم که به ایده ای پشت کنم و یا از گشودن دری به سوی آن امتناع ورزم، هرگز دست به قلم نخواهم برد. اما گاه انفجار مهیب دینامیتی از شیشه و آجر و تراشه های در حال پرواز در دیوار روبرویی رخ می دهد و شخصی که با احتیاط از روی خرده شیشه ها عبور می کند، گلوی مرا به چنگ می آورد و به نرمی می گوید:
تا وقتی که مرا با واژه بر کاغذ نیاوری، اجازه نمی دهم بروی. چنین بود که من پندار را ملاقات کردم…
در مورد ریچارد باخ
نویسنده این کتاب ریچارد باخ در سال ۱۹۳۶ در اوک پارک ایلینوی به دنیا آمد. او فرزند رولند روبرت و روت هلن شاو باخ و همچنین از نوادگان یوهان سباستین باخ، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی بود. او در سال ۱۹۵۵ وارد کالج لانگ بیچ استیت شد که در حال حاضر به عنوان دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، لانگ بیچ شناخته میشود.او از ازدواج با همسر اولش صاحب ۶ فرزند شد و چون اعتقادی به ازدواج نداشت از آنها جدا شد و رهایشان کرد. یکی از فرزندانش، جاناتان، کتابی بنام «بر فراز ابرها» در مورد روابطش با پدری که هیچ وقت او را نشناخت، نوشته است.
او در هر زمینهای که مربوط به خلبانی بشود کار کرد، از جمله ساخت تصاویر متحرک در آسمان توسط نمایش هوایی خلبان تاکتیکی جنگندههای نیروی هوایی، نویسندگی و آموزگاری فنی هوانوردی. او حتی به عنوان راوی و همچنین خلبان نمایشهای هوایی، در فیلمی که از روی کتابش ساخته شده بود حضور داشت. این فیلم هیچ چیز اتفاقی نیست، نام داشت.گرچه او به هوانوردی علاقه فراوانی داشت با این حال همواره دوست داشت که بنویسد.
شابک:
۹۷۸۹۶۴۶۶۷۱۳۴۸
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.