Description
معرفی کتاب شریک جرم
مردي را به اشتباه باز داشت كرده اند. او مجرم نيست. مردي كه مجرم نيست از زندان آزاد مي شود. يك نفر همه جا داد مي زند من قاتلم. من كردم،من بودم كه سينما را آتش زدم .اين دوبا هم راه مي افتند توي خيابان ها ، قدم مي زنند، بستني مي خوردند اختلاط مي كنند .هيچ كس حرفهاي آنها را باور نمي كند. هيچ كدام مجرم نيستند. شايد هم هر دو نفر مجرم اند.يكي مجرم است و آن ديگري شريك جرم…
وقتی که با همه چیز و همه شخص می روی که بیگانه بشوی، با خودت بیگانه بشوی. وقتی که می فهمی که بازی، بازیِ تو نیست. که همه بازی خورده ی بیچاره ای بیش نبوده اند، نیستند. گرگ که به گله زده است و نه دیگر در رختِ میش که با کسوتِ درنده خوی خودش؛ عیان. و شگفتا از همه که برای دریده شدن بیقراری می کنند! برای ریخته شدنِ خون شان به گنداب بی تابند.
چنین است که تو تاب نمی آوری؛ باید راه بیفتی و فاصله بگیری هم از خودت، هم از دیگرانِ خودت. و بعد کم کم فراموش می شوی و خاموش. از هلهله ی جماعت که در مسلخ، به انتظار به سر به صورت چنگ می زنند. می روی، برو…
کتاب شریک جرم با نثری شیرین، طرح داستانی پر کشش و درون مایه ای غنی، داستان کارمند تنهایی است به نام کسرا که به مجرد آزادی از زندان، با حسین دوست می شود. حسین هم بیچاره ای است سرگردان و آخرین بازمانده گروه تروریستی که سینما رکس را در آبادان به آتش کشیدند. حسین پشیمان است،
می خواهد اقرار کند و اتهام خود را اثبات کند اما همگان او را دیوانه می پندارند و کسی به حرفش توجهی ندارد. کسرا پس از چند روز غیبت، در مظان خیانت به همسرش سهیلا است، او هم می خواهد بی گناهی خود را اثبات کند، اما ناگهان همه چیز با هم آمیخته می شود و در پایان، انسان در می ماند، موجود ویران گری که همه چیز را به آتش می کشد حسین است یا کسرا؟
شابک:
۹۷۸۹۶۴۳۰۵۴۶۵۶
Reviews
There are no reviews yet.